مگه روزه بودی تو گودل

مگه روزه بودی تو گودل

[ حسین ایزدخواه ]
مگه روزه بودی تو گودال؟
عطشان کشتنت ارباب
نگران خیمه‌ها بودی
نگران کشتنت ارباب

***

پدر خاک کجایی، پسرت خاک نشد
مادر آب کجایی، پسرت آب نخورد 

***

خدای من، خدای من
عریانه بچه‌ی باحیای من
خدای من، خدای من
ببین چقدر غریبه بچه‌های من

حسین وای، وای، وای...

***

آه رَیّان، بعد اسمش بنویس عطشان
آه رَیّان، جدِّ ما به خاک و خون غلتان  
آه رَیّان، بگو برگه برگه شد قرآن

شیب گوداله و شاه بی‌ردا
وامحمدا، وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا
وامحمدا وا محمدا

برید از خیمه‌ی ناموس خدا
وامحمدا وا محمدا
روی خاکه تن پاک شهدا
وامحمدا وا محمدا

لااقل صیدتو رو به قبله کن 
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن 
اول بُکش بعد هلهله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن 

وای وای زینب...

***

دقیق‌تر زدن 
نیزه رو تو بدنش عمیق‌تر زدن
مکرر زدن 
پیرمردا از بقیه بیشتر زدن 

شراب می‌خوره 
روبه‌روی چشمای رباب می‌خوره
عذاب می‌کِشن
وقتی که جلو سکینه آب می‌خوره

نظرات