امروز روز گرفتارهاست روز اون دلای درمونده و بیچاره هر کی خیلی حاجت نگفتنی داره روز علمداره بگه یا ابالفضل هر کی تو زندگیش داره گره خودش ناامید شد، نمیزاره کسی ناامید بره مرد مرداست این اقا عین دریاست این اقا ماکه جای خود داریم پناه بچههای زهراست این آقا الدخیل یا ابوفاضل... ای مشک، جون علی اصغر ببین التماسمو برام یه کاری کن تا برم به خیمهها یه ذره یاری کن آبرو داری کن حرم چشم به راهه دختر برادرم منتظره امید خیامی، نذاری یه وقتی آبروم بره درد و درمونی ای مشک آرزومونی ای مشک تو بیوفتی از دستم برای من میمونه حیرونی ای مشک الدخیل یا ابوفاضل... ای تیر، دلم پر از خونه بستی واسهی همیشه دیگه چشمامو آخ دیگه نمیبینم صورت آقامو میدونی دردامو امونم بریده ای سه شعبه چی آوردی سر من شدم من زمینگیر وای به حال حنجر اصغر من فکر حلق اصغر باش تو نری سمتش ای کاش خواهشم اینه ای تیر تشنه ذبحش نکنی تو بغل بابا الدخیل یا ابوفاضل