آه ریّان، بعد اسمش بنویس عطشان

آه ریّان، بعد اسمش بنویس عطشان

[ کربلایی نریمان پناهی ]
آه ریّان، بعد اسمش بنویس عطشان
آه ریّان، جدّ ما به خاک و خون غلتان
آه ریّان، بگو برگه برگه شد قرآن

شیب گوداله و شاه بی‌ردا
وا محمدا وا محمدا
عمّه‌جان رو به مدینه زد صدا
وا محمدا وا محمدا

آه ریّان، ناله می‌زنم براش از جان
آه ریّان، حتی از شریعه خورد حیوان
آه ریّان، جلو چشمامه همین الان

می‌زنه سنان جدا شمر جدا
وا محمدا وا محمدا
انگاری کردن به قنفذ اقتدا
وا محمدا وا محمدا

آه ریّان، دَمِ قتلگاه همه طفلان
آه ریّان، عُلیا مُخَدَّره گریان
آه ریان، حمله شد به حرم سلطان

برید از خیمه‌ی ناموس خدا
وا محمدا وا محمدا
روی خاکه تنِ پاکِ شهدا
وا محمدا وا محمدا

آه ریّان، کشته‌ی فتاده در میدان
آه ریّان، حق دارن بهش بگن عریان
آه ریّان، جلو چشمامه همین الان

لااقل صیدتو رو به قبله کن‌
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن 
اول بکُش بعد هلهله کن
شمر حوصله کن، شمر حوصله کن

نظرات