آخرِ محرم و صفر دوباره

آخرِ محرم و صفر دوباره

[ امیرعباسی ]
آخرِ محرم و صفر دوباره 
دلمو تا مشهدُ الرضا آوردم 

پیراهنِ مشکی و این شالِ عزامو 
به اماناتِ درِ حرم سپردم 

خداحافظ، خداحافظ 
 نوحه‌خون و سینه‌زن‌ها 

خداحافظ، خداحافظ 
 اجرتون با خود آقا 

یک خونم تو مشهد و 
یک خونم تو کربلاست 

 اربابم حسینه و 
سلطانم امام رضاست 

(اَلسلطان اَبا الحسن) 4 
*** 

هر کسی برات کربلا گرفته 
رفته مشهد از امام رضا گرفته 

چه شلوغه کنارِ پنجره فولاد 
گمونم باز یه مریض شفا گرفته 

حرمِ این، خونواده 
 شده قبله برا مردم 

توی ایران، می‌درخشن 
 شاه چراغ و مشهد و قم 

داره تاج سروری 
هر کی اینجا نوکره 

مزد زائرای تو 
با موسی بن جعفره 

(اَلسلطان اَبا الحسن) 4 
*** 

دم سقا خونۀ تو یادم افتاد 
تشنه لب رو خاکا دست و پا زدی تو 

شبیه حسین و روضه جوونش 
علیِ اکبرت رو صدا زدی تو 

سفره‌های، این دو ماهه 
 جمع می‌شه با دست زهرا 

کاش ببینم، سال دیگه 
 باز محرم رو ایشالله 

یادت باشه که سه بار 
وعده دادی ای آقا 

من که اومدم تو هم 
وقت مُردنم بیا 

(اَلسلطان اَبا الحسن) 4 
*** 

منبع: www.aviny.com

نظرات