حسین فخری

یتیمان محشری برپاست

23599
291
یتیمان محشری برپاست
ولی زینب کند اشک خود از چشم حرم پنهان
سکینه دختر مولا بُوَد بی تاب بابایش
دمادم گیرد از عمه سراغ باب خود گریان
نمی‌داند سوالش را چگونه بردهد پاسخ
که او خود منتظر مانده کی آید خسرو خوبان
میان خیمه‌ای دیگر شهیدان خفته‌اند در خون
یتیمان حرم بر آن به خون آغشتگان نالان
رباب از داغ اصغر اشک ریزان و پریشان است
لب عطشان اصغر کی شود از خاطرش پنهان
پر از اندوه و واویلا، فضای خیمه‌ها گشته
ولی زینب دلش فکر حسین و آن همه عدوان
زمانی اینچنین بگذشت
چو صبر از دست زینب رفت
گهی خاموش بنشسته، گهی ایستاده و حیران
نمی‌داند چرا قلبش تلاطم‌ها چنین دارد
که گویی لحظه‌‌ی دیگر رود از پیکر او جان
برون از خیمه گردید و به تلی مرتفع ایستاد
ورا یک صحنه‌ی جانسوز برابر گشته با چشمان
فغان از دل کشید آن دم
که با چشمان خود میدید
به روی سینه‌‌ی مولا نشسته شمر بی ایمان
نهاده خنجرش جای دو ‌لب‌های رسول الله
کنار پیکر مولا نشسته فاطمه گریان
شتابان سوی میدان شد پریشان زینب کبری
زده بر سر، کشیده ناله‌ها از سینه‌ی سوزان
چو مولا دید زینب را که عزم مقتلش کرده
اشارت کرد برگردد به خیمه خواهر نالان
به خیمه رفت زینب در پی فرمان ثارالله
تنش تا خیمه برگشته دلش جا مانده در میدان
نفس در سینه‌ها حبس و حرم مبهوت زینب شد
کسی آگه نبود از سینه‌ی مهنت کش دوران
سکوتی سخت و جان فرسا
که بر آن خیمه حاکم بود
شکسته شد به یک لحظه
به اشک و ناله‌ی نسوان
چه سان زینب سخن گوید
که چشمانش چه می‌دیده
چه سان آخر دهد تسکین دل غم دیده‌ی او
صدای شیهه‌ی اسب برادر یاری‌اش آمد
به یک دم گشت آن مرکب غریق بوسه‌ی طفلان
نگون زین گشته، خونین یال
و مجروح است و بی صاحب
زند گه بر زمین سر را، بریزد اشک از چشمان
غباری سخت بگرفته سر و یال پر از خون
سکینه گویدش بابا کجا افتاده در میدان
تو گویی بحر ماتم را نباشد ساحلی دیگر
اسیر و مات طوفان بلا کشتی و کشتیبان
قیام سرخ عاشورا، قیام سرخ عاشورا
تداوم یافت اما بود
به یک سویی زنی تنها بی کَس و لشکر عدوان
*****
این قوم که فارغ ز جهان گذرانند
دیریست که از جام بلا درد کشانند
هر چند که در عشق و جنون شهره‌ی شهرند
گمنام ترین لاله‌ی بی نام و نشانند
چون وقت رسد گوهر تابان بهشتند
یک چند اگر در صدف خاک نهانند
مرغان سفر کرده‌ی عشقند که امروز
شادابی فردای چمن را نگرانند
تا مشعل خشمت همه شب شعله فروزد
در معرکه یاران تو آتش نفسانند
تاثیر چه شوری است که این خیل عزادار
با دست جدا در حرمش سینه‌زنانند
*****
گل‌های پرپرم کو
حسین برادرم کو


 

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش