یا رسول الله، حسینت بر زمین افتاده است بر زمین کربلا، از صدر زین افتاده است هست در عالم، شه دین بیمدد کار و غریب کار او با نالهی هل من معین افتاده است آنکه کرده خضر را سیراب از آب حیات تشنه بی سر بر لب ما معین افتاده است حسین آآآ حسین... ای ملایک دشت را هامون کنید شمر را از قتلگه بیرون کنید شمر روی سینهاش، بنشسته است استخوانهایش همه بشکسته است جبرییلا رفتن از اینجا نکوست رو مشو حائل میان ما و دوست جبرییلا شهپرت را بازگیر تا ببارد بر تنم باران تیر کوفه را حق علی بر گردن است کوفیان وقت تلافی کردن است