سید مجید بنی فاطمه

یا رب از زهر جفا سوخت ز پا تا به سرم

3049
31
یا رب از زهر جفا سوخت ز پا تا به سرم
شعله با ناله برآید همه دم از جگرم

جز تو ای خالق دادار کسی نیست گواه
که چه آورده جفای متوکّل به سرم

می‌دوانید پیاده به پیِ خویش مرا
گَرد ره ریخت بسی بر رُخ همچون قمرم

آن شبی را که مرا خواند سوی بزم شراب
گشت از شدّت غم، مرگ عیان در نظرم

خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب
شرم ننمود در آن لحظه زِ جدّ و پدرم

زهر نوشیدم و راحت شدم از عمر ولی
ریخته خاک یتیمی به عذار پسرم

با که این ظلم بگویم که به زندان بلا
قبر من کند عدو پیش دو چشمان ترم

هر زمان هست در این دار فنا مظلومی
حق گواه است که من از همه مظلوم ترم

فخر (میثم) همه این است به فردا کامروز
هم ثنا گستر من آمده هم نوحه گرم

شاعر: حاج غلامرضا سازگار
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش