یا جواد الائمه تشنه لب کنج حجره شدی در، تاب و تب

یا جواد الائمه تشنه لب کنج حجره شدی در، تاب و تب

[ امیر برومند ]
یا جواد الائمه
تشنه‌لب کنج حجره شدی در تاب و تب
یا جواد الائمه
خون‌جگر می‌زدی از غریبی بال و پر

جوون تنها، توی خونه‌ی خودت غریبی آقا
پا می‌کشیدی رو زمین میان پا‌یکوبی‌ِ زن‌ها 
برات بمیرم، تو جوونی پر زدی شبیه زهرا

از داغ تو لبریزم، اشک عزا می‌ریزم
می‌خونه زهرا واسم، عزیزم

واااای یا جواد الائمه... 

از جفای زمونه، خسته‌ام
دل به لطف تو آقا، بسته‌ام
این منو دست خالی، این شفا 
ذکر من یا جواد و یا رضا

ابنُ الرضایی، تو مراد قلب خسته‌‌ی گدایی 
دلت شکسته آشنای دردِ دلِ شکسته‌هایی
مرحمتی کن برسون این بی‌نوا رو به گدایی

از این و اون دل‌گیرم
دست تو رو می‌گیرم 
من رو بغل کن دارم، می‌میرم

واااای یا جواد الائمه...

نظرات