یا أهلَ العالم انَّ جدیَ الحسین قتلوه عطشانا... یا أهلَ العالم اِنَّ جدیَ الحسین طَرَحو عریانا... کمتر بر این غریب بدون کفن بزن این ضربهی دوازدهم را به من بزن هر آنچه داشت رفت و دگر جستجو نکن اینقدر این شهیدِ مرا زیر و رو نکن تیر از بس که خورده بود حسین بر تنش مثل پیرهن شده بود نیزههاشان تمام شد کم کم موقعِ سنگ ریختن شده بود یا أهلَ العالم انَّ جدیَ الحسین قتلوه عطشانا... نفسش بین راه برمیگشت موقعِ دست و پا زدن شده بود هر چه کردند رو به قبله نشد یعنی آنقدر پاره تن شده بود زیر انداز خانههای دهات کفن شاهِ بی کفن شده بود بودم اما جلو نمیرفتم شمر از بس که بد دهن شده بود