گودال سخت بود برای دلش ولی اشک امام عصر برای اسارت است **** ای سر بریده! بال و پَرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن پاشو کمک بِده که سوار شتر شوم نامحرمانِ دور و بَرم را نگاه کن با شمر و حرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر، سفرم را نگاه کن رفتم پِیِ لباس تو امّا مرا زدند بر روی گونهها وَرَمم را نگاه کن ای آفتاب کم به تن دلبرم بتاب ای آفتاب چشم تَرَم را نگاه کن چادر نمانْد تا بکِشم روی پیکرت شرمندگیِ اهل حرم را نگاه کن **** مَبَریدم که در این دشت مرا کاری هست گرچه گُل نیست ولی صحنهی گلزاری هست ساربانان، مزنید این همه آوازِ رَحیل که در این دشت مرا قافلهسالاری هست هستیام رفته زِ کف بعد تو یا ثارالله هیچم اَر نیست تمنّای تواَم باری هست گرچه از ساحتِ قدسِ تو جدایم کردند هست پیوند وفا با تو مرا، آری هست باغبانِ چمنِ معرفت آسوده بخواب که مرا شب، همه شب دیدهی بیداری هست در نمازِ شب خود غرق مناجاتِ تواَم یار اگر نیست ولی زمزمهی یاری هست