گر همه صورتگران، صورت زیبا کِشند صورت ارباب ما، از همه زیباتر است چون که سلاطین زنند، دَعویِ بالاتری پرچم ارباب ما، از همه بالاتر است نام حسین و نام کربوبلا، هر دو دلرباست نام علیاکبر از آن، دلرباتر است قرار نبود، که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند پدر کنار تن او، چو ابر میبارید تو نِی برون زِ دلم میروی، نه از نظرم جوان زِ دل نرود، گرچه از نظر برود به پیش چشم پدر، تکّه تکّهات کردند زِ ترس این که نریزی، تو را بغل نکنم برای دست پدر، آرزو شدی اکبر عصای دستم بودی، که رو زمین افتادی تا نیزه خورد بر پهلوت، از روی زین افتادی مثل مادرم کشتنت، الهی بمیرم دیدی پسرم کشتنت، الهی بمیرم تو هلهلهها میشه، این صدای من گُم فتیانَ بنیهاشم، اِحمِلوا اَخاکُم **** برای اهل خرابه پدر، اذان گفتم صدا زدم که بدانند، علیاکبریام راستی داداش اکبرو کی دیده؟ میگفت النگو، برام خریده رو پاش میشستم با عشق و امید موهامو میبافت، بهم میخندید میگفت رقیه جونم، خواهر مهربونم برات و اِن یکاد میخونم **** بغل وا کن، پناه بیکسیهای منی ارباب بغل وا کن، گریزونم از این دنیا، منو دریاب به کسی ندارم الفت زِ جهانیان، مگر تو اگرم تو هم برانی سر بیکسی سلامت