گر نشد آب میسر  گردد گو عمو خود به حرم برگردد

گر نشد آب میسر گردد گو عمو خود به حرم برگردد

[ حاج جواد حیدری ]
گر نشد آب میسر گردد
گو عمو خود به حرم برگردد

عمو جون برگرد حرم آب نمی‌خوایم
به همون چشمات قسم آب نمی‌خوایم

خجالت نکش اگه دست نداری
برای بابامون هنوز علمداری

مات ماندم ز شرح آیاتش
وقتی آیات می‌شود ماتش

وقت توصیف او به خاک بیفت
سجده کن بر تمام حالاتش

ذات من مایل است بر آنکه
نیست غیر از حسین در ذاتش

انبیای کِرام ما هستند
اول کوچه‌ی کراماتش

همه هستند خاک نعلینش
از مراجع بگیر تا لاتش

پیش اُم‌ّالبنین و فرزندش
دست بر سینه‌اند ساداتش

اهل بیت عاشق ابوالفضلند
شاهد حرف من روایاتش

من مسلمان چشم او هستم
عشق ما را نخوان خرافاتش

وقت سختی بگو مدد عباس
و بریز آب بر روی آتش

کرمش را ببین که آمده است
ارمنی هم برای حاجاتش

وسط آب بود و تشنه‌ی آب
بی‌نظیر است این مراعاتش

علقمه پیش پای او پا شد
دست بوسش شدند ذرّاتش

دور او تا که بسته شد از تیر
باز شد سفره‌های خیراتش

تیر بوسید چشم‌هایش را
گرز آمد پی ملاقاتش

نظرات