درِ خونه‌ت یه گدای سرِ راهی اومده

درِ خونه‌ت یه گدای سرِ راهی اومده

[ سیدرضا نریمانی ]
درِ خونه‌ت یه گدای سرِ راهی اومده
با دو دست خالی و با روسیاهی اومده

اون گدا که حالا از همه بُریده
شهرو گشته تا درِ خونه‌ت رسیده
شهری که تُو هر کوچه‌ش بوی شهیده

درو وا کن، درو وا کن
به گدات یه نیم‌نگاه کن
مَنو این شبای رحمت
راهیِ کرب‌وبلا کن

رُو به قبله‌م ولی انگار
توی بینُ‌الحرَمِینم
بذار روراست بگم اصلاً
خیلی دل‌تنگ حسینم

یا الهی، یا الهی
به گداهای حسین، یه نیم‌نگاهی...

*****

خدایی کردی و از من، بندگی که ندیدی
دستِ خالی‌مو گرفتی و دلم رو خریدی

حالا که گدا رسیده، سَر به زیرو
کوله‌باری که آوردمو بگیرو
از لبم نگیر دَم انَاالفقیرو

گله دارم، گله دارم
گره افتاده به کارم
غرقِ در چاه گناهم
شده سنگین کوله‌بارم

پُرِ از عطش که می‌شم
پُرِ از یه قلبِ بی‌تو
تشنه می‌شم و می‌افتم
یادِ شیش‌ماهه‌ی ارباب

یا الهی، یا الهی
به گداهای حسین یه نیم‌نگاهی...

نظرات

محمدمحمد

یاالهی به گداهای حسین، یه نیم نگاهی😔

خیلی قشنگه💔