کیمیایی‌ست عجب تعزیه داری حسین
تبلیغات

کیمیایی‌ست عجب تعزیه داری حسین

[ حامد خمسه ]
کیمیایی‌ست عجب تعزیه‌داریِ حسین
که نباید زِ کسی منت اکسیر کشید
* * *
بگیر رویِ دامنِ سرم رو علی
ببند این چشایِ ترم رو علی

پاهام رو به قبله اس نیاد فاطمه
سپرم به تو، دخترم رو علی

وصیت کنم با دلِ غرقِ خون
عزیزایِ من حق نگهدارتون

علی جان تو، جانِ زهرایِ من
نشه پرپر این گل به دستِ خزون

می‌بینم روزی رو که مردم
میارند درِ خونه هیزم
بینِ دیوار در می‌می‌ره یه خانم
* * * *
چه بار غمی رو کشیدم علی
چه زخم‌زبان‌ها شنیدم علی

چقدر سنگِ کینه سرم رو شکست
من از دنیا راحت ندیدم علی

ببین اشک و خون و دو چشمای من
برای حسین و برای حسن

می‌بینم تنی رو پر از چوبِ تیر
می‌بینم رو خاکا تنی بی‌کفن

هرگز پیغمبری در عالم
چون من ندیده رنج و ماتم
هر روز زندگی برام بود پرِ غم
* * * *
هستی‌م بودی، رفتی از دستم
تو چرا رفتی، من چرا هستم

بعدِ تو فاطمه‌جان پیر شدم
دگر از زندگیم سیر شدم

هرگز نبود زندگی بیِ تو باورم
در حیرتم که بیِ تو چرا زنده‌ام

نظرات