کنج حجره بی‌کس و تنها

کنج حجره بی‌کس و تنها

[ سیدرضا نریمانی ]
کنج حجره بی‌کس و تنها
زیر لب میگه: مددی زهرا

می‌کِشه پا بر زمین از اثر زهر کین
داره می‌خنده به حالش اُمِّ فضل لعین

تا که می‌بینه تب و تابشو
می‌زنه زمین ظرف آبشو

غریب ای آقا...

آسمون و حجله‌ی ماتم
در عزا و غم همه‌ی عالم

شده پَرپَر در جوانی گل باغ رضا
نوبت داغ جواده بعد داغ رضا

پسرش براش روضه می‌خونه 
گریه می‌کنه دل‌پریشونه

غریب ای آقا...

ابنُ الرضا یاد عاشورا
یا حسین بر لب رفته از دنیا

تشنه‌لب جون داده مثل شاه کرب‌وبلا 
جسم پاکش زیر آفتاب بوده واویلتا

اما کربلا نعل تازه بود
نعل تازه و یه جنازه بود

حسین وای...

نظرات