وقف تو جون و تنم، کربلاته وطنم

وقف تو جون و تنم، کربلاته وطنم

[ حسین ستوده ]
وقف تو جون و تنم، کربلاته وطنم
وقتی دل‌تنگ می‌شم، سینه محکم می‌زنم

تا نور تو، تابید به من
این زندگی، خندید به من
بی تو خوشی، عین غمه
دوستت دارن، آقا همه

دست خودم نیست که، حال دلم آشوبه
این که آدم بی‌تاب تو بشه آقا خوبه

خوش به حال اون بچه‌ای که بین روضه
پدرش دستاشو، روی سینش می‌کوبه

یا اباعبدالله...

گریه هر شب می‌کنم، واسه تو تب می‌کنم
اگه چیزی‌ام دارم، نذر زینب می‌کنم

مثل تو نیست، هر جا برم
جونم بخوای، من حاضرم
هر چی بگم، خوبی کمه
دوست دارن، آقا همه

هر چی خوبی میگم، آقا تو یک‌جا داری
آره تو زیبایی، آره تماشا داری

تربت اعلاتو، روی چشام می‌ذارم
یا اباعبدالله، رو چشم ما جا داری

نظرات