کاش بودم شعله تاشمع مزارت میشدم
2719
18
- ذاکر: حجت الاسلام شحیطاط
- سبک: زمینه
- موضوع: امام حسین (ع)
- مناسبت: شب اول محرم
- سال: 1401
کاش بودم شعله تاشمع مزارت میشدم
چلچراغ زائر شب زندهدارت میشدم
کاش بودم پرچم حاشیهدار ماتمت
تاکه زینت بخش بزم سوگوارت میشدم
کاش بودم حلقه حلقه همچو زنجیر عزا
درکف دلبیقرای، بیقرارت میشدم
کاش بودم قطرهی آبی و از راه وفا
شبنم لبهای خشک شیرخوارت میشدم
کاش بودم درشب شام غریبان تا که من
پاسدارخیمهی بیپاسدارت میشدم
*****
داره میرسه مهتاب، زیرسایهی خورشید
ستارهها میتابند، توآسمون توحید
قدم قدم، یه قافله میرسه کربلا
یکییکی گذشته از همهی منزلها
هزارهزارفرشته هم به دورمحملها
خاک زیرپاش عرشه
بال ملائک فرشه
قدم حسین، آقای بهشته(2)
اهل وسهلامرحبا، حسین رسیده کربلا(2)
اومده به استقبال، فاطمه با پیغمبر
علی ولی الله و نوای علی اکبر
آروم آروم رباب داره کنارگهواره
لالایی میخونه بازم واسهی شیرخواره
رقیه هم رو زانوهاش سرشو میذاره
عاشقا همه جمعند
پروانهی این شمعند
دل همشون بیتاب حسینه
اهلا وسهلا مرحبا، حسین رسید به کربلا
شده بیقرار ارباب، شده نگرون زینب
وقت دیدن گودال، شده پریشون زینب
داره میبینه انگاری وداع آخرو
میبینه زیرپای شمر، تن برادرو
توازدهام قتلگاه غارت پیکرو
یکی میکشه شمشیرو، یکی میزنه با تیرو
یکی میبره، انگشترتو
اهلاوسهلامرحبا، حسین رسید به کربلا
چلچراغ زائر شب زندهدارت میشدم
کاش بودم پرچم حاشیهدار ماتمت
تاکه زینت بخش بزم سوگوارت میشدم
کاش بودم حلقه حلقه همچو زنجیر عزا
درکف دلبیقرای، بیقرارت میشدم
کاش بودم قطرهی آبی و از راه وفا
شبنم لبهای خشک شیرخوارت میشدم
کاش بودم درشب شام غریبان تا که من
پاسدارخیمهی بیپاسدارت میشدم
*****
داره میرسه مهتاب، زیرسایهی خورشید
ستارهها میتابند، توآسمون توحید
قدم قدم، یه قافله میرسه کربلا
یکییکی گذشته از همهی منزلها
هزارهزارفرشته هم به دورمحملها
خاک زیرپاش عرشه
بال ملائک فرشه
قدم حسین، آقای بهشته(2)
اهل وسهلامرحبا، حسین رسیده کربلا(2)
اومده به استقبال، فاطمه با پیغمبر
علی ولی الله و نوای علی اکبر
آروم آروم رباب داره کنارگهواره
لالایی میخونه بازم واسهی شیرخواره
رقیه هم رو زانوهاش سرشو میذاره
عاشقا همه جمعند
پروانهی این شمعند
دل همشون بیتاب حسینه
اهلا وسهلا مرحبا، حسین رسید به کربلا
شده بیقرار ارباب، شده نگرون زینب
وقت دیدن گودال، شده پریشون زینب
داره میبینه انگاری وداع آخرو
میبینه زیرپای شمر، تن برادرو
توازدهام قتلگاه غارت پیکرو
یکی میکشه شمشیرو، یکی میزنه با تیرو
یکی میبره، انگشترتو
اهلاوسهلامرحبا، حسین رسید به کربلا
نظرات
نظری وجود ندارد !