چونکه خورشید به پوشاندن او مامور بود

چونکه خورشید به پوشاندن او مامور بود

[ وحید شکری ]
چون که خورشید به پوشاندن او مأمور بود
زینب و بی‌معجری از ذهن عالَم دور بود 
راوی انگار که در شام و کوفه کور بود
روی ناقه نور بود و نور بود و نور بود 

ای حافظِ معجرت اباالفضل 
ای وارثِ معجرت رقیه 
یک حیدر و پهلوونِ خیبر 
یک زینب و یک بنی‌امیه 

(الله الله تبارک الله) ۲

به خطابت زینبو 
به جلالت زینبو 
به قدر و شوکت زینبو 
استقامت زینبو

به قد قیامت زینبو 
به نجابت زینبو
و به ساحت زینبو 
کوه صلابته زینبو

عرش ما رؤیتِ زینبو 
ذکر اجابته زینبو
بعد کربلا همه دیدن 
امامتِ زینبو 

زینب زینب ...

ای مهارِ ناقه‌ات در دست سکان‌دارِ عرش
ای رکابِ محملت پای اباالفضلِ علی
کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود
ای علمدارِ قیام جای اباالفضلِ علی

ای حافظ پرچم اباالفضل
ای وارث خطبه‌های حیدر
عالَم همه مبهوت که آمد
از محمل تو صدای حیدر

(الله الله تبارک الله) ۲

به جناب زینبو 
به رکاب زینبو 
نورِ حجاب زینبو 
به انقلاب زینبو 

فنِ خطاب زینبو 
به فضائل زینبو
زن کامله زینبو 
عامل و عادله زینبو
 
عاقل و قابله زینبو 
منبرِ محملِ زینبو 
ابن مرجانه زمین خورده 
مقابلِ زینبو

زینب زینب ...

نظرات