چشماتو رو هم بذار بی‌خیال غم بشیم

چشماتو رو هم بذار بی‌خیال غم بشیم

[ حسین سیب سرخی ]
چشماتو رو هم بذار، بی‌خیال غم بشیم
از همین حسینیه راهیِ حرم بشیم

بگو آقا گرفتارم، گره افتاده تو کارم
ولی خیلی دوست دارم، ولی خیلی دوست دارم

حسین آقام آقام آقام آقام...

دستمو گرفتی از، لحظه‌ی تولدم
غصّه می‌خوری برام، حتی بیشتر از خودم

من کجا و این مقام! من کجا و نوکری!
از عزیزترین کسام، خیلی مهربون‌تری

حالا که خیلی آقایی، نذار دیگه برم جایی
رفیق روز تنهایی، رفیق روز تنهایی

حسین آقام آقام آقام آقام...

نظرات