پیش تو این شب‌ها به صرف عشق مهمانم

پیش تو این شب‌ها به صرف عشق مهمانم

[ سیدرضا نریمانی ]
پیش تو این ‌شب‌ها به صرف عشق مهمانم
از هرچه عمرِ طی شده بی تو پشیمانم

دور از تو چشمانم کویرِ خشک بود اما
حالا کنار تو ببین، لبریزِ بارانم

قلبم در این دنیا پُر از تشویش و بی‌تابی‌ست
لطفی کن و یک جرعه آرامش بنوشانم

شرمنده‌ام از بی تو بودن‌های پی در پی
شرمنده از این کوله‌بارِ پُر زِ عصیانم

من بی‌قرارِ لحظه‌های نابِ پروازم
بال پَرم را معصیت بسته است، می‌دانم

یا مُعطیَ السائل، نگاهم کن که محتاجم
یا قاضیَ الحاجات، از خواهش فراوانم

هر چند عمرم طی شده با روسیاهی‌ها
هر چند از یک عمرِ کوتاهی، پریشانم

اما به تو امیدوارم، چون که می‌دانی
از کودکی سینه‌زنِ مولای عطشانم

هر جا که حرفِ کربلا باشد، دلم آن‌جاست
هرجا که بزمِ روضه باشد، زود گریانم

هر شب به لطف روضه از پرواز سرشارم
الفت گرفته با زلالِ اشک، چشمانم

هم روضه‌خوانِ آن سرِ رفته به روی نِی 
هم داغدارِ پیکرِ مجروح و عریانم 

شب‌های جمعه روضه‌خوان زهراست در گودال
مادر می‌آید با نوای ای حسین‌جانم

نظرات