پَر میگیرم از دیار غم با یاد غمِ اهل حرم یاد مشک و پرچم و علَم وای وای وای امُّالبنین بیا بشین کنار زینب تا بشنوی روضهی قلب زار زینب مادر نداره مادری این دم آخر سرِشو روی زانوهات بذاره زینب امُّالبنین مَشک دریده امُّالبنین دستِ بُریده شنیدنش سخته یا دیدن؟ امُّالبنین گریهی مادر سه شعبه و حنجر اصغر شنیدنش سخته یا دیدن؟ نمیبَرم قاسمو از یاد به زیر سُمّ اسبا جون داد شنیدنش سخته یا دیدن؟ پیکر دَرهم، اِرباً اِربا گذاشتنش رُو عبای بابا شنیدنش سخته یا دیدن؟ هجومِ تُو قتلگاهو دیدم میونش عبدالله رو دیدم شنیدنش سخته یا دیدن؟ امُّالبنین همه گُلامو چیدن شنیدن کِی بوَد مانند دیدن؟!... حسین... ***** داره جونِ من به لب میاد مهربون من امشب میاد بوی یوسف زینب میاد وای وای وای این تیکّه پارچه یه روزی یه پیرُهن بود اون پیرُهن دستبافتهی مادر من بود با اینکه این پیرُهنو داداش به تن کرد ولی سرآخر دیدمش عریانبدن بود امُّالبنین هِق هِق اطفال خودم تُو خیمه، دلم تُو گودال شنیدنش سخته یا دیدن؟ از خیمهها بیرون دویدم سالار زینبو ندیدم از خیمهها بیرون دویدم مَرکب بیصاحبو دیدم امُّالبنین آروم نموندم خودمو تا مقتل کشوندم امُّالبنین بگم یا بسه؟ دیدم یکی رُو سینهش نشسته امُّالبنین مُردم دَمادَم دوازده ضربه پشت سر هم شنیدنش سخته یا دیدن؟ امُّالبنین همه گُلامو چیدن شنیدن کِی بوَد مانند دیدن؟... ***** عاشورا و تیغ و نیزهها امّا بدتر از کربوبلا نیش و طعنهی شام بلا وای وای وای یزید چِشای خیره رو میداد نشونم طعنهی یک عشیره رو میداد نشونم دستی که داشت اشاره به سکینهی ما باز دستای مُغَیره رو میداد نشونم امُّالبنین منِ عفیفه مجلس مستیِ خلیفه سؤالی که دور از جوابه اینجا کجاست بزم شرابه نه صلواتی نه سلامی هلهلهی مَردم شامی لبی تکون خورد، دستی بلند شد دور و برم بگو بخند شد ذکر رقیّهی حَزینه بیچاره خواهرم سکینه امان از دل زینب...