کربلایی نریمان پناهی

پاشیده جسمت، تو این حوالی

4153
66
پاشیده جسمت، تو این حوالی
ای پاره پیکر، خونین یارالی

کندن جلو من بال و پرتو
چشمت به من بود چرخوندن سرت رو

خنجر هم حیا کرد، حنجر رو رها کرد
ملعون از قفا امّا سر رو اون جدا کرد

رفتی و سایه‌ت بالا سرم نیست
دیگه حریمِ تو محترم نیست

سوخت معجرامون مثل دلِ تو
میرم سفر من با قاتل تو

وقتی تو نباشی وقتی نیست علمدار
میشه شمر امیر و حرمله جلودار

یک عده با سنگ یک عده با تیر
یک عده خنجر یک عده شمشیر

اسب‌ها رسیدن با نعل تازه
کی دیده همچین تشییع جنازه

چرخوندن تو گودال دست به دست سرت رو
کاش میشد بگیرم چشم مادرت رو

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش