وقتی رسید قافله در مجلس یزید

وقتی رسید قافله در مجلس یزید

[ حاج محمدرضا طاهری ]
وقتی رسید قافله در مجلس یزید
بالا گرفت قائله در مجلس یزید

اشک سر بریده در آمد که پا گذاشت
 زینب میان سلسله در مجلس یزید

زینب رسید و دور و برش جمع خسته‌ای 
با پای پر ز آبله در مجلس یزید

داغ رباب تازه شد آن لحظه‌ای که دید 
بالا نشسته حرمله در مجلس یزید

دف‌ها به روی دست و کل می‌کشید مست
مطرب میان هلهله در مجلس یزید

بزم شراب بود و چه کردند پای تشت
رقاصه‌ها پی صله در مجلس یزید

ای وای بین جام شراب و سر امام
چندان نبود فاصله در مجلس یزید

بالا که رفت چوب سه ساله بلند شد 
صبرش نداشت حوصله در مجلس یزید

حسین

نظرات