وای زینب

وای زینب

[ محمدحسین پویانفر ]
وای، وای، زینب...

یک سال و نیم زنده شدم مردم
تو رفتی و من خون دل خوردم
پیرهنتو با خودم آوردم، برادرم

یک سال و نیم تو فکر گودالم
تو فکر اون جسم لگد مالم
یاد رگات خیلی بده حالم، برادرم

وای، وای، زینب...

(ای همراه پنجاه و چند ساله
یک سال و نیم کارم شده ناله)۲
پیش چشمام تصویر گوداله، برادرم

کابوس من بعد از تو تعبیر شد
یک نصفه روز خواهر تو پیر شد
رفتی سنان با زینب درگیر شد، برادرم

وای، وای، زینب...

از روی تل دیدم تنها موندی
روی خاک داغ صحرا موندی
زیر نعل سم اسبا موندی، برادرم

دیدم چقدر خون از تنت رفته
عمامه و پیراهنت رفته
شمر با چکمه رو بدنت رفته، برادرم

وای، وای، زینب...

تنگه دلم واسه علمدارم
بهش بگو خیلی حرفا دارم
دیدی کجا کشیده شد کارم، عباس من

توی بازار با اضطراب رفتم
چشمت روشن بزم شراب رفتم
مثل اسیر با یه طناب رفتم، عباس من

وای، وای، زینب...

دیدم چقدر خون از تنت رفته
عمامه و پیراهنت رفته
شمر با چکمه رو بدنت رفته، برادرم

از روی تل دیدم تنها موندی
روی خاک داغ صحرا موندی
زیر نعل سم اسبا موندی، برادرم

حسین...

نظرات