هنگام قتل صبر تو صبرم ز دست رفت خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا با نیزه میزدن شبیه وحشیا هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیهست تنها حرمی که روضهخون نمیخواد، حرم رقیهست اومدم زیارتت با گریه با زاری تو هنوزم وسط بازاری خیلی روضهی نگفته داری بابا مومو گرفتن چشمتو دور دیدن، النگومو گرفتن ***** گلایه دارم، من بیقرارم حوصله داری بگم چی اومده به روزگارم رو دامنم بخواب، دلم پر از غمه کجا بودی مگه موهات چرا کمه۲ سوخته موهات بابا، شبیه دخترت خمیده راه میرم شبیه مادرت بابا نبودی زجر شکسته پهلومو تو دست دخترش دیدم النگومو بس که سیلی خوردم اسمم از یادم رفت گوشوارم رو بابا، من خودم دادم رفت حالم خرابه روی دست لاغرم جای طنابه مگه جای ما توی بزم شرابه