هم پریشان حسینم هم پریشان حسن
2249
17
- ذاکر: حاج محمدرضا طاهری
- سبک: واحد
- موضوع: قاسم بن الحسن (ع)
- مناسبت: شب ششم محرم
- سال: 1401
هم پریشان حسینم هم پریشان حسن
(اِی به قربان حسین و اِی به قربان حسن) 2
روز اول مادرم چشمان من را نذر کرد
این یکی آنِ حسین و آن یکی آنِ حسن
اِی به قربان حسین و اِی به قربان حسن
هر شبی که فاطمه در روضههامان میرسد
هست گریان حسین و هست گریان حسن
ای به قربان حسین و ای به قربان حسن
زیر ایوان نجف دیدم که روزی میرسد
(یا حسن جان مینویسم زیر ایوانِ حسن) 2
هر کجا رفتم دیدم کار دست مجتباست
بشکند دستم نباشد گر به دامان حسن
(ای به قربان حسین و ای به قربان حسن) 2
قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت
میرود جان حسین و میرود جان حسن
نعره زد إن تُنکِرونی فَأنا ابن المجتبا
تیغ را چرخاند و گفت این است طوفان حسن
ای به قربان حسین و ای به قربان حسن
(اِی به قربان حسین و اِی به قربان حسن) 2
روز اول مادرم چشمان من را نذر کرد
این یکی آنِ حسین و آن یکی آنِ حسن
اِی به قربان حسین و اِی به قربان حسن
هر شبی که فاطمه در روضههامان میرسد
هست گریان حسین و هست گریان حسن
ای به قربان حسین و ای به قربان حسن
زیر ایوان نجف دیدم که روزی میرسد
(یا حسن جان مینویسم زیر ایوانِ حسن) 2
هر کجا رفتم دیدم کار دست مجتباست
بشکند دستم نباشد گر به دامان حسن
(ای به قربان حسین و ای به قربان حسن) 2
قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت
میرود جان حسین و میرود جان حسن
نعره زد إن تُنکِرونی فَأنا ابن المجتبا
تیغ را چرخاند و گفت این است طوفان حسن
ای به قربان حسین و ای به قربان حسن
نظرات
نظری وجود ندارد !