هزار دفعه مُردم برات، هزار دفعه زنده شدم انقدر به تو فکر میکنم، خبر ندارم از خودم من اینجا و تو اونجا، چه تلخه سرنوشتم تو این فاصلهها من، جوونیمو گذاشتم فراموشی بگیرم، تو رو یادم نمیره بگم از حال و روزم، شاید گریهت بگیره اما نکنه گریهت بگیره تو گریه نکن این تن بمیره آقای منی، آقای منی... **** کارم برای اینکه تو وا کنی میخوره گره میزنم انقده صدات، جوهرهی صدام بره همیشه خونه داری، تو قلبای شکسته اصلاً انگار یه حُزنی توی اسمت نشسته هنوزم وقتی میگم، حسین بغضم میگیره نمیتونه هیچ عشقی، تورو از من بگیره من که نمیشم، از روضه جدا اسم تو خودش روضهست بهخدا آقای منی، آقای منی... **** با بلاتکلیفیِ وصل و فراق میشه که یه عاشقو دِقِش بدن پابه پاشون داره گریه میکنه هرچی هم روضهخونا کشش بدن روزای تعطیلو رفته سر کار اربعینو مرخصی بهش بدن میدونه گرمه هوا میدونه سخته ولی میخواد بیاد میدونه خستگیه میدونه شلوغیه خیلی زیاد ولی خب کار دله عاشق اینا سرش نمیشه هرجای دنیا بره خونهی دلبرش نمیشه اربعین بذار بیاد نه نگو باورش نمیشه پول کارگریشو جمع کرده یه سال خونوادهشو بیاره این سِری توی روضه گریه کرده واسهی طاول پای یه بچه دختری آبروشو میذاره وسط حسین واسه رفتن میزنه به هر دری رفته باشه یه دفعه نمیتونه که نیاد سال دیگه یه ساله داره برا همه از خوبیِ اربعین میگه مگه من چند دفعه دیگه اربعین میام زیارت گرهی کار همه وا میشه آقا با اشارهت حرکت پرچم سرخت دلمو برده به غارت