هدیه های زینب

هدیه های زینب

[ روح الله رحیمیان ]
از میونِ خیمه اومدن، نوگُلایِ زینب
پیشکِشَن به محضرِ حسین، هدیه‌هایِ زینب

اَنَا بنُ جعفر، رو لبایِ نوه‌هایِ حیدر
 می‌خوان فداییِ حسین شَن
زمین نمونه حرفِ مادر

تو کربلا اولین جا دراومد صدایِ زینب
که گفت: فدایِ حسینم، جونِ بچه‌هایِ زینب

میگن دوتایی حسین
(فدایِ دایی حسین)۲

*****

دو شاخه شمشادِ هاشمیون، جوونایِ زینب
میرن تو میدون هم جایِ علی، هم به جایِ زینب

هستیِ خواهر فدا نفس‌هایِ برادر
بِرید که سربلند بمونم
قربونتون الهی مادر

کربلا یه جایِ دیگه‌ام، دراومد صدایِ زینب
تا علی‌اکبر زمین خورد، قبلِ بچه‌هایِ زینب

میگن دوتایی حسین
(فدایِ دایی حسین)۲

*****

از تو خیمه‌یِ بِنتِ علی، دو خورشید دراومد
انبیاء مشایعت کنند، با عون و محمد

دو سرسپردن که دلِ عالَمی رو بُردن
میگن: کی گفته دایی تنهاست
پسرایِ زینب مگه مردن

تو کربلا آخرین جا، دراومد صدایِ زینب
که خواست رو ناقه بشینه
کجان بچه‌هایِ زینب؟!

میگن دوتایی حسین 
(فدایِ دایی حسین)۲

نظرات