نیزه زاآمده یا  تو پر از نیزه شدی

نیزه زاآمده یا تو پر از نیزه شدی

[ حسین سیب سرخی ]
حسین جان(۴)

اباعبدالله 

حسین جان(۴)

نیزه زار آمده‌ام یا تو پُر از نیزه شدی؟
چو ملائک بدنت پُر شده از بال و پر است

حسین وای 

دست از جنگ کشیدند و به من می‌خندند
تو که باشی به بَرَم باز دلم گرم‌تر است

حسین

مادرم بوده کنارت که حسین بی خبر است؟
به تو از فاصله ی یک قدمی تیر زدند

قد و بالایِ رَسا هم سببِ دردسر است
اصغر از هلهله کردن بدنش می‌لرزد

اباعبدالله 

گر بداند که تو هستی کمی آرام‌ترم
وعده‌ی ما به نوک نیزه به هر شهر و دیار
که به دنبال سرت خواهرمان رهسپر است

حسین وای، وای 

وعده‌ای داده‌ای و راهی دریا شده‌ای
خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده‌‏اى

آب از هیبت عباسى تو می‌لرزد
بى عصا آمده‏اى حضرت موسى شده‌‏اى

به سجود آمده‏اى یا که عمودت زده‏اند
یا خجالت زده‏و که چه زیبا شده‌‏اى

یا اخا گفتى و ناگه کمرم درد گرفت
کمر خم شده را غرق تماشا شده‌‏اى

سعى بسیار مکن تا که ز جا برخیزى
اندکی فکر خودت باش ببین تا شده‏‌اى

مانده‌ام با تن پاشیده‌‏ات آخر چه کنم؟
اى علمدار حرم مثل معما شده‌‏اى

نظرات