نه سرخیِ پرچم تو را نه جلس ماتم تو را به غصّههای دلِ خودم نمیفروشم غم تو را به بیرق هیئتت قسم قسم به شال مُحرّمم که از درِ خانهات حسین به جای دیگر نمیروم زندگی تویی، عاشقی تویی شاه کربلا یا حسین بندگی منم، تو زِ بند تن کن مرا رها یا حسین یا حسین، یا کربلا... **** دلم فقط آشنای توست مسافر روضههای توست وطن ندارم در این دیار دیار من کربلای توست فتادم از پا و از توان بدونِ من رفته کاروان امیر دیرینِ عاشقان به کربلایت مرا رسان دورم از تو و میکِشم نفس در هوای تو یا حسین دورم از تو و میشود دلم کربلای تو یا حسین یا حسین یا کربلا... **** دوباره هنگامهی عزاست دوباره هر کوچه نِینواست اگر چه دلمُردهام ولی برای دل تربتت شفاست چه حاجتِ گنبد طلاست غبار کوی تو کیمیاست نماز من در حریم توست که مُهرم از خاک کربلاست هر کجا روم قبلهی دلم رو به سوی تو یا حسین سجده میکنم عاشقانه بر خاک کوی تو یا حسین یا حسین یا کربلا... **** غمی که در نام زینب است نَمی زِ آلام زینب است شب من و تو کجا سیاه به قدر یک شام زینب است کسی چه فهمیده از غمش ندیده ماتم چو ماتمش نمیشود مجلسش تمام ادامه دارد مُحرّمش ما کجا و فهمیدن غم وارث غم کربلا ما کجا و فهمیدن غم دیدن شَه سر جدا یا حسین یا کربلا...