نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت

نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت

[ حاج مهدی سلحشور ]
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
نه سيد الشهدا تاب زخم‌هایی كه

گرفته پيكر او را هماره در بر خويش
مثال شاهد آن خفته در ندايی كه

نوشته‌اند كسی روی تَل ندا سر داد
كه يا رسول ببين جسم بالعَرايی كه

مُقَطَع است و مُرَمَّل، قتيل العريان است
نمانده بر تن او آن ردا، ردايی كه

به دست‌های پر از پينه دوخت مادر من
و از تنش به در آورد بی‌حيايی که

برای غارت اموال ما طمع می‌كرد
برای معجر و خلخال و آن طلايی که

پدر خرید ز مکه برای سوغاتی
و بُرد دست جسارت به گوش‌هایی که

به زیر مقنعه‌ها در حجاب مخفی بود
ز چشم بد نظر آفتاب مخفی بود

نظرات