نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم

نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم

[ وحید شکری ]
نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم
دری که معروف به بابِ اُمُّ‌البنینه
راه ورودی به سمت عرش برینه
بهشت اعلی یکی از درهاش توی دنیا، همینه

هر دری بسته شود جز درِ پُر فیضِ
شنبه‌های اُمُّ البنینی
مادرِ عباس تو عالم سفره می‌ندازه
دعوتی پا سفره بشینی

نداره فرقی با چه دینی
مشکلت رو بگی به خانم
می‌تونی اعجازو ببینی

باب اُمُّ‌البنین باب بهشته
با یک اشاره گره‌هاتو وا می‌کنه 
اسم اُمُّ‌البنین اسمی که عیسی میگه
به مُرده، مُرده رو احیا می‌کنه 

بابُ‌الله یا اُمُّ‌البنین...
****
نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم 
دری که اسمش توی قلبم بابِ قبله‌ست
دری که بازه به روم تو هر راه بن‌بست
چقدر نشستم همون‌جا و گریه کردم یادم هست

هر دری بسته شود جز 
درِ پُر فیضِ کربلای حسینِ زهرا
باز دلم تنگه دوباره این شبا

واسه اشک و روضه جلو پایین پا
کربلا یعنی تَهِ دنیا
وعده‌مون باز یک شب جمعه
دَم بابُ‌القبله ایشالله

کربلا بهشته، دارُ الجنونه
دورش بگردم به‌خدا رویای منه
کربلای الهی خونم بریزه
عشقم به والله جلو شش‌گوشه مُردنه

بابُ‌الله اباعبدالله...

نظرات

وحید شکریوحید شکری

هزار ماشاالله 😍

وحید شکریوحید شکری

یا ام البنین ❤️