نرو و بیسایهی سرم نکن بیتو آوارهتر از نسیم میشم همهی زندگیمی اگه بری مثل دخترات منم یتیم میشم مگه میشه عشقی به گَردپای عشق خواهر و برادر برسه همیشه حاجتم از خدا بوده مرگ من از تو جلوتر برسه هنوزم امید دارم فدات بشم جون زینب هنوزم دیر نشده خواهرت غصّه زیاد خورده ولی هنوزم توون داره پیر نشده تو منو میشناسی اگه نفرین کنم از پا درمیان دونه دونشون میفتن جلو پام جون خواهر لااقل بذار برم خنجر شمرو بگیرمو بیام آخه شنیدم که خیلی کُنده خنجرش راه سر بریدنو نمیدونه شنیدم که خیلیم بیادبه تو رو با چکمه بَرت میگردونه اینا راحت ما رو ول نمیکنن تو نگاهشون من و تو کافریم از تن تو پیرهن میبَرنو از سرِ، نه هیچی بگذریم هرچیم بگم تو راضی نمیشی به سلامت برو قربونت برم ولی من هنوزم از خدا میخوام جلوتر از تو بریده شه سرم چقدر تو بغلت آرامش داره فقط حیف آخرین باره چقدر حرف نگفته رو دلم تلنباره فقط حیف آخرین باره عطر نفساتو روی چادرم نگه میدارم نگران ما نباش النگوهامونو درمیارم کسی بد نگاه کنه به دخترات مگه اصلاً میذارم نگران ما نباش خلخالامونو درمیارم میدونم باید بری هی میخوام بگم نرو چجوری رها کنم آخه آغوش تورو (عشق زینبی حسین)۳ بدنت مثل زمینی ست که شخمش زدهاند روضهی گودال شد قتلگاهی که در آن خون خدا پامال شد زخم،زخم کهنهایست از سقیفه ماجرای کربلا دنبال شد میزبانی را ببین از دهان میهمان با نیزه استقبال شد آه از این دنیای پَست بر سر شاهی میان صد گدا جنجال شد مقتل،قتل صبر آه یک ساعت برای خواهرش صد سال شد نعلها تعویض شد مادرش در گوشهی گودال خون بیحال شد اسبها تا آمدند برتن سبط نبی هنگام استهلام شد مادری در خیمه سوخت در عوض آن سوی میدان حرمله خوشحال شد بعد غارت از حرم دختر خولی یقیناً صاحب خلخال شد معجر غارت شده روضه تا اینجا که آمد روضه خوان هم لال شد