نام گل بردی و بلبل گشت خاموش، ای بلال مادر مظلومۀ ما رفت از هوش، ای بلال داغ محسن، داغ ختمُ الانبیا ما را بس است بار غم مگذار ما را باز بر دوش، ای بلال مادر ما بر اذانت گوش داد اینک تو هم بر صدای نالۀ زینب بده گوش، ای بلال بوستان وحی را بیتالحزن کردی، بس است با اذان خود مکن ما را سیه پوش، ای بلال دیر اگر خاموش گردی زودتر گردد ز تو مادر ما را چراغ عمرِ خاموش، ای بلال غنچه پرپر گشت و گل از دست رفت و باغ سوخت خاک گیرد لالۀ ما را در آغوش، ای بلال با اذان تو اگر پایان بگیرد عمر او بعد از این ما را که میگیرد در آغوش، ای بلال تا زبانِ حال ما گویا به نظم "میثم" است اشک و خون از چشمِ اهل دل زند جوش، ای بلال شاعر: استاد حاج غلامرضا سازگار **********