نالهی وا جگر نزن انقدر جگرت را شرر مزن انقدر با صدای نفس نفس زدنت پشت در بال و پر مزن انقدر بیشتر میزنن بر روی تشت نالهی بیشتر مزن انقدر پشت در هیچکس به فکر تو نیست پس سرت را بر در مزن انقدر صورتت را مکش به روی زمین خاک را بر قمر مزن انقدر سن و سالت نمیخورد بروی آه حرف سفر مزن انقدر وسط کوچهات میاندازند به لبِ بام سر مزن انقدر عمهات را صدا مزن امّا نالهی یا پدر مزن انقدر ناله بر شاه کاظمین کجا وَلَدی گفتن حسین کجا