میشه نخندی این همه به هق هق و اشکای این چشام جون کندنم خنده نداره توی حجره جلوی بابام دیگه برام نایی نمونده تا بخوام بخونم العطش از تشنگی داره میریزه خون مدام از ترک لبام بسه دیگه زمین نریز آبو جلوم منو نسوزون بسه دیگه صدای من گم شد توی هلهلههاتون بسه دیگه منو نزن جلوی مادر پریشون الهی که هیچ بابایی نبینه جون کندنِ بچهشو با گریه بالای سرش بیاد و با هق هق بگه پاشو اینجا امام رضا ندید غرق به خون جوادشو ولی من بمیرم برا حسین که دید جوون ارباً ارباشو علی اکبر پاشو بابات داره میمیره ای عزیزم