مگه نمی‌بینی تنهام

مگه نمی‌بینی تنهام

[ مهدی اکبری ]
مگه نمی‌بینی تنهام؟ 
مگه نمی‌بینی بی‌کسم؟
بعد تو برای دخترم دلواپسم 

بمون، نذار دلش پُر از غم بشه 
نذار سایه‌ت از رو سرش کم بشه 
شب عروسیش هم بی‌همدم بشه 

چه‌‌طور می‌خوای تنها بذاری منو 
دیگه نکن صحبتی از رفتنو 
چرا ازم گرفتی پیراهنو 

وای اَمون ای دل ای دل...
****
می‌دونی و من می‌دونم چی به سر زهرامون میاد 
ابری شده چشمامون داره بارون میاد

تو هم مثل من نگرانی براش 
براش، الهی که بمیره باباش 
فداش، فدای همه‌ی غصّه‌هاش 

میاد، روزی که نه تو هستی، نه من 
درِ گل‌خونه رو آتیش می‌زنن
آتیش می‌گیره شاخه‌ی یاس من  

وای اَمون ای دل ای دل...
****
لحظه‌های آخر واست کفن اومد از سمت خدا 
تا که نشه تشییع پیکرت با بوریا 

خودت که می‌دونی چیه ماجرا
بازم بحث کفن شدا بی‌هوا
دلم گرفته واسه‌ی کربلا 

بیا برا حسینِ من گریه کن 
برا شهید بی‌کفن گریه کن 
واسه اون کهنه پیروهن گریه کن 

وای اَمون ای دل، ای دل...
****
آروم آروم و آهسته آماده باشید ای نوکرا
داره میره سمت کربلا، ارباب ما

حالا که فضای دلم غم شده 
آقا طاقتم به‌خدا کم شده 
دلم دیگه تنگ مُحرّم شده 

میشه دستای خالیمو پُر کنی؟ 
میشه دل سنگ منو دُرّ کنی؟
برا مُحرّمت منو حُر کنی 

وای اَمون ای دل ای دل...

نظرات