امیر برومند

موذن کربلا یوسف آل عبا

5489
31
مؤذن کربلا، یوسف آل عبا
امیر و سرور دلیر و دلبره
ستون لشکر حسین
خَلقاً و خُلقا شبه پیمبره
علی اکبرِ حسین

شال خود را که بر کمر زد
سمت میدان عقاب پر زد
شیرِ صفدر علیِ اکبر
چُنان که حیدر به دربِ خیبر زد
به قلب لشکر زد

تیغ ابروش شمشیر ذوالفقاره
مثل حیدر استاد کار زاره
کل میدون از قبل مِیمَنه تا بعد مِیسَره
با یک نگاش زیر و زِبَره

یاعلی اکبر....


****
علی المرتضی، شهنشه لا فَتی
امیر عالمه، وصی خاتمه
شفیع محشره علی
صاحب منبره یک تنه لشکره
فاتح خیبره علی

در زمین محشری به پا شد
نوبت جنگ مرتضی شد
کل میدان شده هراسان
که شیر غران ابوتراب آمد
چه باشتاب آمد

دست حیدر بازوی کردگاره
خشم حیدر پایان کار زاره
جنگ خندق واصل شد به درک
عَمرِ بنِ عَبدود
حیدر وقتی به معرکه زد

یاعلی اکبر...

****

صلابت مصطفی، شجاعت مرتضی
نور وجودش بخشش و جودش
رسیده از مجتبی
قدرت و عزمشه شیوه رزمشه
شبیه خون خدا

با تشر سمت لشکر آمد
بانگ أینَ المَفَر برآمد
زد رجز خوان به قلب میدان شبیه طوفان
أنا بنُ پیغمبر علی الاکبر

لشکری رو کشته با یه اشاره
تا نقابو از چهره برمی‌داره
ضرب دستش مثل یه صاعقه بر قلب دشمنه
یک ضربه کافیه بزنه


یا علی اکبر...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش