چون گل معطریم، مهتاب و مین و من نشکفته پرپریم، مهتاب و مین و من شرح جنون ما، مقدور خلق نیست یک چیز دیگریم، مهتاب و مین و من سر تا به پا دلیم، در بارگاه عشق باغ صنوبریم، مهتاب و مین و من چون باد رد شدیم، از سیم خاردار آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من شمعیم و روشن است، تکلیف راه ما راز منوریم، مهتاب و مین و من میدان عاشقی، تسلیم ترس نیست از مرگ میبریم، مهتاب و مین و من بیگانه نیستیم، با خلق و خوی هم با هم برادریم، مهتاب و مین و من تکثیر میشویم، در انفجار نور آیینهپروریم، مهتاب و مین و من چون باد رد شدیم، از سیم خاردار آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من بر گرد بام دوست، پرواز میکنیم عین کبوتریم، مهتاب و مین و من بال فرشتگان، بر شانههای ماست از آسمان سریم، مهتاب و مین و من مهتاب و مین و من، بی بال میپریم بی بال میپریم، مهتاب مین و من در جذب یک کلام، یک جمله والسلام مجذوب رهبریم، مهتاب و مین و من چون باد رد شدیم، از سیم خار دار آن سوی معبریم، مهتاب و مین و من سوز بده بر سخنم، به دل سوختهی خواهرم تا که بگویم سخن، از تن صد چاک علی اکبرم ناله زنم یاد کنم، ز لب خشک علی اصغرت گوهر اشکم شده، ایثار تو گریه کنم یاد علمدار تو ای حسین