من گرفتار توام بندهی دربار توام یار منی یار منی یار منی نوکر سربار توام ای یار ای یار ای یار ای اباعبدالله بر چشمم پا بگذار ای اباعبدالله فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی نوکر از میان برخیز صنما کفن پوش توام صنما بلا نوش توام صنما صنما صنما مست شش گوشه توام تا میان کفنم از تو دمی دل نکنم مست توام مست توام در دل قبر تُربت تو در دهنم ای جان ای جان ای جان ای اباعبدالله خود جانم را بستان ای اباعبدالله خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز پیاله بر کفنم بند تا سحرگه حَشر به مِی ز دل بِبَرَم هول روز رستاخیز صنما به قربان توام صنما پریشان توام صنما صنما صنما گوش به فرمان توام
خیلی خوب