من زینب صبور تو بودم هنگام قتل صبر تو صبرم تمام شد ای احترام واجب زینب دَمِ غروب عریان شدی و جسم تو بیاحترام شد *** حلالم کن حیدر نیومد میزدنت کاری زِ دستم برنیومد همسایهها دیدن صداشون درنیومد حلالم کن مادر افتادی دیدم من هرچی قد بلند میکردم نرسیدم *** ماتم گرفتم از الان دلشورهی سال دیگه ماه مُحرم گرفتم *** تو شیب گودال سرازیر شد حسین پیر شد، حسین پیر شد *** در زیر پای اسب دو کودک زِ دست رفت