حاج محمود کریمی

من زینبم، صاحب پرچم حیدرم

16914
127
من زینبم، صاحب پرچم حیدرم
فرمانده ی، لشگر فاتح خیبرم
من خطبه ام‌، تیغ دو پهلوی مرتضی
بر روی نی، رأس تو بیرق لشگرم

خدا با ما که بود، کسی حریف ما نشد!!
اگر چه بین ما، قدی نبود که تا نشد!
سر افراز اومیدم، ولی یه مرد پیدا نشد!
که بگه:

پیش چشم مادری هیشکی
رأس شیرخواره ندیده
دست بچرو چرا بستین؟؟
زورتون به بچه رسیده
***
من زینیم، سنگ صبور مخدرات
بعد از چهل، روز اومدم که بگم برات
از صبر و از، سختی و سیلی و سلسله
از نهضت و، عفت و غیرت بچه هات

ولی یه جا داداش، جون منم به لب رسید
وقتی با خیزرون، میون مجلس یزید
یکی دو قطره خون، از گوشه ی لبت چکید

به خدا جون میدادم و میدیدم
چوب خیزرون میره بالا
چشمم به تو بود و گفتم
ما رَأیتُ إِلّا جَمیلا

ما رَأیتُ إِلّا جَمیلا
***
سروی نبود و، دیگه نوبت لاله بود
روزا جهاد و، شبا گریه و ناله بود
با این صَلابت، چرا قامت من خمید
از فَرط سنگینی، داغ سه ساله بود

رقیه بعد تو، شبیه مادر تو شد
تویی که مهمونِ، سر مُطهر تو شد
به آرزوش رسید، شهید آخر تو شد
یادته:

تا سرت رسید بهم گفت
که بابام به قولش عمل کرد
پیش چشم من به تو پیوست
وقتی که سرت و بغل کرد
***
یتیم گیر آوردنش، بچه ها هم میزدنش
چه سخت بود، اون شبِ تو، بیابونا گمشدنش
یتیم گیر آوردنش، یتیم گیر آوردنش

که خون اومد از دهنش، تفریح بچه ها چی بود؟!
خنده به گریه کردنش، یتیم گیر آوردنش

یه تیکه پارچه هم نبود، حتی برای کفنش
رقیت و تو کوچه ها، یتیم گیر آوردنش

ای حسینم ای حسینم ای حسینم
***

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش