من درِ خونهی سلطان زانو زدم میدونم امشب خوب جایی اومدم من مگه چی میخوام از این همه حاجتها سالی یک بار یا دوبار حرمِ سلطان میام یا من أرجو، روبه روی سجادهام (عبد خیریهی امام جوادم)(۲) یا جواد، اَلاَئمه ادرکنی...](۲) (دل و پَر بده برو کربلای ارباب)(۲) (داره عیدی میده بیبی حضرتِ رباب)(۲) من صفا میکنم با حس نوکریام منو بشناسیدم، من علی اصغریام از چشماش معلومهِ، مثل عموشهِ (بوسههای باباش زیر گلوشِ)(۲) یا علیِ اصغر، بابَ الْحوائج... یا جواد، اَلاَئمه ادرکنی...