
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا معصومه و نوریّه و صدّیقهی کبری حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر انسیّه و حوریّه و انسیّة الحَورا اینها همگی فاطمه هستند ولی نیست محبوبیت فاطمه محدود به اینها مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها فردوس برین، باغ بهشت است به صورت فردوس برین خانهی زهراست به معنا پیچیده در آن عطر بِه و یاس و گل سرخ بیرون زده از پنجرهاش شاخهی طوبی روزی که بخندد همهی شهر بهاریست آن شب که بگرید شب عالم شب یلدا آن شب که بگرید همهی شهر بگریند آن شب که بگرید چه میآید سر مولا؟ از روی لب مادرمان فاطمه چندیست لبخند فراری شده کاری بکن اَسما ******* نهان ز من ز چه رو، رویِ نیلفام کنی؟ ز چیست روز مرا، تیرهتر ز شام کنی؟ درِ بهشت کنی باز و، زود میبندی چه میشود نگه نیمه را تمام کنی؟ به آن لبی که ز من خواهشی نکرد بخند بخند؛ ورنه به من خنده را حرام کنی نماز نافله خواندی، ولی قیام نداشت چرا به حُرمت من، اینهمه قیام کنی ******* مادرم دلشکسته میخوابید میشد از درد خسته میخوابید با سرِ نیمه بسته میخوابید اکثراً هم نشسته میخوابید ******* ای مسیحای علی اعجاز کن مشکلِ مشکل گشا را باز کن ای کتاب عشق من، بسته نشو مثل مَردم از علی خسته نشو خانه را خالی ز خوشحالی نکن یار من پشت مرا خالی نکن ای که غمها را عسل کردی علی پس چرا زانو بغل کردی علی آنکه باید دلغمین باشد منم شرمگین و دلغمین باشد منم خواستم یاری کنم اما نشد ریسمان از بازوی تو وا نشد ******* خدا داره میبینه بلندشو از رو سینه آبش نمیدید باشه خنجر نکش از... ******* فریداً غریباً وحیدا میگن زینبش دیر رسیدا ******* والشمرُ جالسٌ نفس مادرش گرفت سر را برید و روبهروی خواهرش گرفت