حسین سیب سرخی

مصحف پیکر تو

1787
18
مصحفِ پیکرِ تو ورق ورق
پا خورِ یه عده بی دین شده بود

مادرت هنوز به سینه میزنه
آخه سینه‌ی تو سنگین شده بود

دور و برم رو تار می‌بینم
این‌همه نیزه‌دار می‌بینم

زینب رو واسه‌ی دفعه آخر
شمر بره کنار می‌بینم

یا عَظیمَ الجَبَروت، پهلوهام شکسته شد
منو با پا میزدند، دستشون که خسته شد

یا عَریضَ الکِبریا، تنگه قتلگاهِ من
نیزه‌ی شکسته شد، آخرین پناه من

به گناهِ بی گناهی، روی خاکِ قتلگاهی
تویی سرپناه عالم، که غریب و بی پناهی

واسه‌ی بریدنِ سرت چرا، بدنِ پاک تو زیر و رو شده
حرف پیراهن و حرف معجره، تو حرم صحبت آبرو شده

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش