مشک پارهتو دوتا چشمای پر ستارهتو گلِ زخمای بیشمارهتو میبوسم، میبوسم خونِ دیدهتو میون اَبروی کشیدهتو عزیزم دستای بریدهتو میبوسم، میبوسم تو رو میبوسم که پاشی نباید از من جداشی نمیره دشمن به خیمه تا وقتی زنده باشی علمدار، بازم علم رو بردار حسینو تنها نگذار پاشو اباالفضل علمدار، به اشک چشمای من داره میخنده دشمن پاشو اباالفضل (واویلا، ابوفاضل) ۳ پاشو اباالفضل... **** تا سرت شکست تا بازوی آبآورت شکست تو خیمه قلبِ خواهرت شکست اباالفضل، اباالفضل بیکَسِ حرم بدون تو دلواپسه حرم نباشی پاشون میرسه حرم اباالفضل، اباالفضل غم زینب کشته ما رو که جمع کرده دخترا رو داره محکمتر میبنده گرههای معجرا رو بعد از تو اَمون نداره خیمه تمومه کار خیمه پاشو اباالفضل بعد از تو تنم به غارت میره حرم اسارت میره پاشو اباالفضل