مثله وهب شبیه جون، مثه حبیب مثله زهیر الهی که به راه تو، همه شویم عاقبت بخیر باید رها شد از قفس، تا عاشقی شود آغاز باید گذر کنیم از خود، به کربلا کنیم پرواز ای امامم مخاطب همیشهی سلامم به شوق وصل تو کندم از جان فقط به عشق تو در قیامم امیری حسین و نعم الامیر... مثله سعید، شبیه حر، مثه انس، مثله بُرِیر الهی که به راه تو، همه شویم عاقبت بخیر باید رها شد از این نفس، رها شد از دل زندان نمیفروشم آن دل که، فقط تو باشی در آن آخر راه باید رسید به خیمهی شهنشاه فداییاش کنیم جان خود را باید گذشت از این عمر کوتاه ای امامم مخاطب همیشهی سلامم به شوق وصل تو کندم از جان فقط به عشق تو در قیامم امیری حسین و نعم الامیر... مثله نعیم شبیه زِید، طریق دوست رویم نه غیر الهی که به راه تو، همه شویم عاقبت بخیر صدای اینَ الهانی، صدای اینَ المسلم به گوش میرسد باید، به قتلگاه شویم مُحرم اُدخلوها باید گذر کنیم از آبروها و ما رأیتُ الا جمیلا چه باکی از بریدن گلوها امیری حسین و نعم الامیر...