ما را خدا کنار کریمان بزرگ کرد
تبلیغات

ما را خدا کنار کریمان بزرگ کرد

[ حامد خمسه ]
ما را خدا کنار کریمان بزرگ کرد
ریزه‌خور دیار کریمان بزرگ کرد
آن‌قدر در جوار کریمان بزرگ کرد
انگار از تبار کریمان بزرگ کرد

عمری سبو ز جام کرم می‌زنم حسن
نقش تو را به چشم تَرم می‌زنم حسن
سربند سبز روی سرم می‌زنم حسن
با نام تو به سینه، حرم می‌زنم حسن

باید مدینه محشر کبری به پا کنیم
بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم

از راه دور دست تمنّا گرفته‌ایم
عمری‌ست در حریم تو مأوا گرفته‌ایم 
دستان خویش سوی تو بالا گرفته‌ایم 
هر چه گرفته‌ایم ز زهرا گرفته‌ایم 

بیهوده نیست آبروی رفته می‌خرند
فرزندها ز مادرشان ارث می‌برند 

قربان آن جگر که چهل سال پاره بود
زخمی از آن شکستگیِ گوشواره بود

چون کوچه تنگ بود، کسی در برابرش
پا زد به چادر و رد شد ز مادرش

*****

زهر، سوزان ولی بر جگرم هیچ نبود
آه از آن دست که بر برگ گل پرپر خورد

ایستادم به روی پنجه‌ی پا امّا حیف!
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد

مادرم خورد زمین، گرد و غباری برخاست
دست من بود که با ناله‌ی او بر سر خورد

نظرات