تنها حرمی که روضهخون نمیخواد حرم رقیهاست یه سر بزن به دخترت سرگذشت مادرت شده تکرار غروب روز عاشورا شدم بیدار دیدم صدای داد میاد خواهرم کمک میخواد زیر مرکب منو بیرون کشید از شعلهها زینب شنیدم ساربان انگشتر رو برد دیدم خولی سراسیمه سر رو برد تموم شد نبش قبر علیاصغر (نشد راضی اومد گهواره رو برد)۲ (آه زدنم تو همهی راه زدنم ماه روی نیزه ببین که منو یه ماه زدنم)۲ چه سخته بی تو زندگی مردم از گرسنگی، بدون تو نفس نداره دیگه روضهخون تو خستهام از این و اون من بجای خونمون تو خرابهام شبا از شدت سرما نمیخوابم یتیمی درد بی درمون یتیمی نبودی حرمت ما رو شکستن با چادری که بردن از رقیه (سر عباسو روی نیزه بستن)۲ بد زدنم نبودی چقدر زدنم مادر تو شاهده که منو با لگد زدنم آه زدنم تو همهی راه زدنم ماه روی نیزه ببین که منو یه ماه زدنم امون از این مصیبتا نیست غمم یکی دو تا، بیشماره منو سیلی زجر آروم نمیزاره الامان و الامان کاش نبینی که الآن، ما کجاییم میون بازار بردهفروشاییم سه غم اومد به جونم هر سه یکبار یتیمی و اسیری و غم یار میافتم وقتی که از روی ناقه (رو نِی میبنده چشماشو علمدار)۲ هی زدنم میدونی تا کِی زدنم گفتم نزن چوب به لبش تو مجلس مِی زدنم آه زدنم تو همهی راه زدنم ماه روی نیزه ببین که منو یه ماه زدنم
😪😭😭😭😪
آه زدنم🥺
عالیه
خیلی غم داره🥺
😭😭😭😭😭😭😭
عالیه🖤🥲
عااااالی بود😭😭🖤
واقعا عالی🖤
عالیه
عالیه 🙏🫀