قسم به قطره قطره‌های بارون

قسم به قطره قطره‌های بارون

[ حسین سیب سرخی ]
قسم به قطره قطره های بارون 
به نوری که از آسمون میتابه 
تومن سبا به نوکری مینازم 
این انتصاب یه حسن انتخابه 

تو کل آدما مارو راه دادن بساحتش 
ینی بیا حساب کنیم رو رفاقتش 
هزارو اندی ساله که خدا میره به دیدنش 
مگه میشه اربعین ماها نریم زیارتش 

بهترین رویای من اونوقته که روبه روی ایوان تو وایمیستم 
خیلی حالم خوبه بهترین اوقات من 

ینی این ساعت ها که داره قلب من باشوق تو میکوبه 
ابی عبدالله آقاجان 

تموم عشق نوکرا حسینه 
مانوکریمو مبتدا حسینه مسیر زندگی ما تو عالم 
از ابتدا به انتها حسینه

معادلات عالمو بایک نگاه بهم زده 
رو قله ی صفا ومعرفت حسین علم زده 
این عشقی که تو سینه هاست داره نشون میده 
یه عمره که توسینه ی منو شما حرم زده 

عاشقی یعنی اینکه با اسمش میبارم 
عاشقی ینی اینکه خیلی دوسش دارم 
هرموقع که دلتنگ کرببلا میشم سرمو بی اختیار 
روی پرچم میزارم 

قسم به اون غروب روز آخر براتو میگذرم اقا من اصلا 
دلم می خواد مثل شهیدای تو 
جدا بشه سره من از رو پیکر 

چی میشه که شبیه حر منم یه بارنگا کنی 
زهیر تو بشم منم یه بار به اسم صدا کنی 
منی که رو سیاهمو بخوای تو رو سفید میشه 
بخوای مثل غلام سیات برامنم دعا کنی 

بوی سیبت وقتی که میپیچه توهئیت 
مطمئن میشم که دعوتم تو خیمت 
روبه قبله وایمیستم میخونم اسلام 
تو جوابم رو میدی آقا طبق عادت
 

**********

نظرات